معنی نمایش نامه اکبر رادى
حل جدول
شب روى سنگ فرش خیس
نمایش نامه
پیس
نمایش نامه لورکا
یرما
نمایش نامه مولیر
تارتف
نمایش نامه ولتر
زادیگ
کاندید
نمایش نامه شکسپیر
اتللو
داستان زمستانى
نمایش نامه سوفوکل
آنتیگون
نمایش نامه رادیویی
دراما
نمایش نامه اوریپید
فرزندان هرکول
نمایش نامه رادیویى
دراما
فرهنگ عمید
نوشتهای که در آن داستانی برای بازی کردن در تئاتر تنظیم شده باشد و هنرپیشگان از روی آن نوشته حرف بزنند و نقش خود را بازی کنند، پیِس،
فرهنگ فارسی هوشیار
نوشته ای که در آن داستانی برای بازی کردن در تئاتر تنظیم شده باشد
لغت نامه دهخدا
اکبر. [اَ ب َ] (اِخ) اکبرشاه. لقب یکی از سلاطین هندوستان است. (آنندراج). رجوع به اکبرشاه شود.
معادل ابجد
925